بیانیه مددکاران اجتماعی در اعتراض به پذیرش دانشجو در این رشته از طریق آزمون سراسری در دانشگاه های فاقد کیفیت آموزش
مددکاری اجتماعی از جمله حرفه های یاورانه ای است که به طور ویژه بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد تاثیرگذار است و بازوی اجرایی قوی برای نظام های رفاهی در سراسر جهان است، به نحوی که آموزش حرفه ای مددکاران اجتماعی و نظارت مستمر بر فعالیت حرفه آنها یکی از مهم ترین دغدغه ها در سیستم آموزشی کشورهاست. در کشور ما نیز از سال ها قبل این رشته در دانشگاه های معتبر زیرمجموعه وزارت علوم و وزارت بهداشت تدریس می شده است. اما طی سال های اخیر اتفاق نامیمونی در این رشته رقم خورد که منجر به افت شدید کیفیت آموزش این رشته گردید.
رشد قارچ گونه موسسات آموزشی علمی-کاربردی برای کاهش کیفیت آموزش کم نبود که اکنون شاهد آنیم برخی دانشگاه های کشور، بدون داشتن زیرساخت های لازم و مصوب اقدام به جذب دانشجو در رشته کرده اند. داشتن حداقل ۲ مربی و ۲ استادیار تمام وقت با تحصیلات مرتبط از جمله شروط بدوی وزارت علوم برای اخذ مجوز راه اندازی یک رشته در مقطع دانشگاهی است، حال آنکه این وزارتخانه قوانین خود را زیر پا گذاشته است. همچنین داشتن امکانات لازم برای دروس عملی دانشجویان از شروط الزامی است که در مددکاری اجتماعی به معنای داشتن فیلدهای کارورزی مناسب و سرپرستان کارورزی کارآزموده، متبحر و دارای صلاحیت می باشد که در دانشگاه و شهرهای اعلام شده، عملا این نیروها حضور ندارند.
این درحالی است که وقتی به ساختار و امکانات دانشگاه هایی مانند پیام نور و غیرانتفاعی و نیز دانشگاه هایی مانند فردوسی مشهد، خوارزمی کرج و شاهد دقت می کنیم آنها را فاقد چنین شروطی می بینیم. وزارت علوم باید پاسخگو باشد که به چه قیمتی قوانین خود را زیر پا می گذارد و این چنین موجب اتلاف وقت جوانانی می شود که با هزار امید و آرزو و به دنبال آرمان های خود برای کمک به ارتقا سطح سلامت جسمی و روانی و اجتماعی جامعه خود وارد این حرفه می شوند و از سوی دیگر باید پاسخگوی کیفیت پایین عملکرد این افراد پس از فارغ التحصیلی و جذب در سازمان های مرتبط شود. جایی که باید به افراد، گروه ها و اجتماعات در معرض خطر یا آسیب دیده خدمات حرفه ای را ارئه دهند که هرگز نیاموخته اند !
دانش آموزانی که در روزهای پیش رو به دنبال انتخاب بهترین مسیر برای رسیدن به اهداف خود هستند و به دلیل اعتماد به وزارت علوم، اقدام به انتخاب رشته مددکاری اجتماعی در دانشگاه هایی می کنند که از حداقل های لازم برای آموزش باکیفیت برخوردار نیستند و تنها به درآمدزایی خود فکر می کنند، پس از چهارسال با یاس و سرخوردگی و ناکامی فارغ التحصیل می شوند و به دلیل عدم پذیرش از سوی سازمان ها برای اشتغال بر این یاس و سرخوردگی افزوده خواهد شد. اتفاقی که طی چند سال اخیر برای فارغ التحصیلان دانشگاه های علمی کاربردی افتاده و به دلیل کیفیت به شدت ضعیف آموزش در این دانشگاه ها امکان اشتغال ندارند.
تعجبی ندارد که موضوع مشکلات اجتماعی در کشور ما روزبه روز افسارگسیخته تر می شود و آمارها از گسترش آن خبر می دهند وقتی شاهد آن هستیم که مبنای علمی و آموزشی کشور چنین بازیچه دست مدیران ناکاربلدی می شود که به خاطر منافع اقلیتی حاضر به قربانی کردن جامعه می شوند. قطعا نادیده گرفتن نیروی کارشناسی کشور و کم اهمیت جلوه دادن امر آموزش علمی و عملی و در حرفه مددکاری اجتماعی آموزش اخلاقی، برخلاف تمامی چشم اندازها و برنامه های توسعه ای کشور است.
شایان ذکر است رشته مددکاری اجتماعی در سال ۱۳۷۳ تدوین و در شورای انقاب فرهنگی با هدف کمک به آحاد جامعه منطبق بر قوانین جمهوری اسلامی ایران تصویب شده است و برنامه آموزشی آن شامل الزاماتی که برای تدریس این رشته است که در وزارت علوم و نیز وزارت بهداشت تهیه شده و در اختیار دانشگاه ها قرار گرفته است. امید است مقامات وزارت علوم پیش از آنکه بیش از این شاهد فاجعه در این حرفه باشیم نسبت به هشدارهای علمی و اخلاقی حساس بوده و اقدامات لازم برای پیشگیری از بحران های ناشی از آموزش های بی کیفیت را در دستور کار خود قرار دهند.
انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران ضمن اعتراض به این اقدام غیر متعهدانه و غیر حرفه ای وزارت علوم اعلام می دارد در صورتی که وزارت مذکور نسبت به اصلاح این رویه اشتباه اقدام ننماید، موضوع را به طور جدی از مَراجع قانونی پیگیری خواهد کرد.